سفر سه شبه روی نیل از اسوان تا لوکسور
سفر من از شهر زیبای اسوان آغاز شد، جایی که آبیهای زلال نیل با آسمان آبی و آفتاب سوزان صحرای مصر ترکیب شده است. اینجا یکی از جذابترین نقاط تاریخی و فرهنگی مصر است، جایی که مدرنیته و باستان در کنار هم قرار گرفتهاند. اسوان نه تنها به خاطر تاریخ کهنش، بلکه به دلیل مناظر طبیعی و فرهنگی خود نیز مشهور است.

آغاز سفر از اسوان؛ شهری در آغوش نیل
سفر از اسوان، شهری که در جنوب مصر قرار دارد، آغاز شد. اسوان شهری است که گرمای آفتابش تا مغز استخوان نفوذ میکند، اما بادهای ملایمی که از روی نیل میوزد، این گرما را دلپذیر میسازد. اینجا شهری است که تاریخ و مدرنیته در کنار هم زیستهاند؛ بازارهای سنتی در کنار هتلهای لوکس، روستاهای نوبی در کنار آثار باستانی خیرهکننده.
یکی از نخستین مکانهایی که از آن بازدید کردم، سد بزرگ اسوان بود. این سازه عظیم که در دهه 1960 ساخته شد، یکی از مهمترین پروژههای مهندسی در تاریخ معاصر مصر محسوب میشود. این سد نهتنها نیروی برقآبی برای کشور تأمین میکند، بلکه نقش اساسی در کنترل سیلابهای نیل دارد. از بالای سد، منظرهای شگفتانگیز از دریاچه ناصر دیده میشود، یکی از بزرگترین دریاچههای مصنوعی جهان که پس از ساخت سد به وجود آمد.
پس از بازدید از سد، به روستاهای نوبی رفتم. نوبیها قومی هستند که از هزاران سال پیش در این منطقه زندگی میکنند و فرهنگ، زبان و معماری خاص خود را دارند. خانههای آنها با رنگهای شاد و نقشهای هندسی تزیین شدهاند و مهماننوازیشان زبانزد است. نشستن در یکی از خانههای محلی، نوشیدن چای نعناع و شنیدن داستانهای مردمان نوبی از زبان خودشان، تجربهای بود که هیچگاه فراموش نخواهم کرد.
روز اول: حرکت به سوی کم امبو
با غروب آفتاب، سوار بر کشتی مسافرتیام شدم. کشتی آرام در آبهای نیل به حرکت درآمد و من بر روی عرشه ایستادم و طلوع ماه را بر سطح آب تماشا کردم. حس میکردم که همراه با این رودخانه جاودان، به اعماق تاریخ سفر میکنم.
نخستین توقف ما در معبد کم امبو بود، معبدی که به دو خدا اختصاص دارد: سوبک، خدای تمساح و هوروس، خدای شاهین. طراحی متقارن معبد، که بازتابی از دوگانگی این خدایان است، مرا شگفتزده کرد. در حالی که دیوارهای معبد را کاوش میکردم، نقوش برجستهای را دیدم که داستانهایی از پزشکی، مذهب و زندگی روزمره مصریان باستان را روایت میکردند.
در نزدیکی معبد، موزهای کوچک وجود داشت که مومیاییهای تمساحهای مقدس را به نمایش میگذاشت. تماشای این مومیاییها و تأمل درباره اعتقاداتی که مردم باستان درباره قدرت این حیوانات داشتند، جالب و کمی ترسناک بود.
روز دوم: ادفو؛ سفر به معبد هوروس
در سپیدهدم روز دوم، کشتیمان به ادفو رسید. این شهر میزبان یکی از شگفتانگیزترین معابد مصر باستان است: معبد هوروس. وقتی از دروازه ورودی عظیم این معبد گذشتم، انگار به هزاران سال پیش بازگشته بودم.
معبد هوروس یکی از سالمترین معابد حفظشده مصر است و ارتفاع دیوارهای آن هنوز همان هیبت دوران باستان را دارد. درون معبد، نقوشی از جنگهای افسانهای هوروس و دشمنش، ست، دیده میشود. راهنمای محلی توضیح داد که چگونه مصریان این داستان را نمادی از نبرد خیر و شر میدانستند.
یکی از زیباترین لحظاتم در معبد، ورود به تالار ستوندار بود. ستونهای عظیم با نقشهای ظریف و هیروگلیفهایی که رازهایی از گذشته را در خود نهفته داشتند، فضایی روحانی ایجاد کرده بودند.
روز سوم: ورود به لوکسور (اقصر)؛ شهر معابد و اسرار
در روز سوم، کشتیمان به لوکسور (اقصر)، یکی از باستانیترین و ارزشمندترین شهرهای تاریخی جهان، رسید. لوکسور را بهدرستی «بزرگترین موزه روباز جهان» مینامند، زیرا هر گوشه از این شهر، اثری از شکوه مصر باستان را در خود دارد.
نخستین جایی که بازدید کردم، معبد کارناک بود. این مجموعه معابد عظیم که در طول بیش از 1500 سال ساخته شده، شامل سالنهای بزرگ، ستونهای غولپیکر و مجسمههای خیرهکننده است. وقتی وارد تالار ستونها شدم، خود را در میان 134 ستون بلند یافتم که هر یک داستانی از گذشته را روایت میکردند.
پس از معبد کارناک، به معبد لوکسور (اقصر) رفتم. این معبد بهخصوص در هنگام غروب جلوهای جادویی دارد. راهنمای محلی توضیح داد که چگونه این معبد در دوران فراعنه، محل برگزاری جشنهای مذهبی مهم بوده است.
اما شاید شگفتانگیزترین بخش سفرم در لوکسور، پرواز با بالون هوای داغ بود. در طلوع آفتاب، وقتی سوار بالون شدم و آرام آرام به آسمان اوج گرفتم، منظرهای رویایی در زیر پایم گسترده شد. رود نیل همچون نخی نقرهای در میان سرزمین مصر جاری بود و معابد عظیم همچون نگینهایی در این منظره میدرخشیدند.
پایان سفر؛ تجربهای فراتر از زمان
با پایان این سفر، حس میکردم که تکهای از تاریخ را با خود به همراه دارم. مصر باستان، دیگر برایم فقط مجموعهای از داستانهای کهن نبود، بلکه سرزمینی زنده بود که هنوز هم در کنار نیل میتپید. این سه روز، مرا نهتنها با آثار تاریخی، بلکه با فرهنگ و مردم مصر آشنا کرد.
نیل، رودخانهای که زندگی را به این سرزمین بخشیده، همچنان جاری است و داستانهای هزاران سالهاش را برای هر جهانگردی که به کنارش میآید، زمزمه میکند.