تاریخ مصر باستان و فراعنه
مصر را با رود نیل، اهرام ثلاثه، فراعنه و مومیایی ها میشناسند، اما اینها بازمانده هایی از یک تمدن عظیم هستند که بخشی از خاطره بشر را شامل شده اند.
به گزارش مجری سفرهای گردشگری: تمدن رود نیل را که سرزمین مصر حاصل آن است، بستر و خاستگاه تمدن بشری می دانند. و بعلاوه شاید در نوشته های محققان و مورخان و تاریخ نگاران تمدن ها و نیز تاریخ مصر دیده باشید که نوشته اند مصر هدیه رود نیل یا تمدن رود نیل و … که همه این موارد و گفته های تاریخ نگاران نشان دهنده اهمیت رود نیل در پیدایش این سرزمین و بعلاوه تاریخ مصر و گذشته این کشور است. تقسیم بندی های گوناگونی برای تاریخ هر کشور وجود دارد که تاریخ مصر را هم به دوره های تاریخی مختلفی تقسیم نموده اند اما به طور کلی تاریخ مصر شامل این بخش ها و دوره ها است:
سه دوره تاریخ مصر
1. دوره پادشاهی قدیم
2. دوره پادشاهی میانه
3. دوره پادشاهی نوین
دوره پادشاهی کهن مصر
بعد از دوره مصر پیش از تاریخ به مصر باستان می رسیم که تاریخ مصر را از 3000 سال پیش شامل می گردد و خودش به دوره های مختلفی تقسیم می گردد که شامل موارد زیر است:
دوره آغاز دودمان های مصر که از 3100 تا حدود 2600 پیش از میلاد است، دوره پادشاهی کهن و پادشاهی نوین مصر تا دوره انتها مصر باستان و آغاز دوره کلاسیک از حدود 2600 تا 330 پیش از میلاد است و خودش به دوره های میانی یکم و دوم و سوم تقسیم می گردد مثل؛ دوره پادشاهی کهن مصر، دوره نخست میانی مصر، پادشاهی میانه مصر، دوره دوم میانی مصر، پادشاهی نوین مصر، دوره سوم میانی مصر، دوره انتهای مصر باستان و آغاز دوره تازه است.
دوره آغازین دودمانی مصر
در لوحه نارمر دیده می گردد که یکپارچه شدن مصر برای اولین بار ذکر شده است. در ابتدای پیدایش حکومت های مقتدر مصر به شکل یک فرمانروایی متحد نبوده است، در دهه های آخر هزاره سوم قبل از میلاد مصر به وسیله فرمانروایان محلی در دو بخش شمالی و جنوبی به صورت مستقل اداره می شد.
اما وقتی شاهی به نام منس به میدان آمد این سرزمین متحد شد و دودمان یکم قدرت گرفت و بوجود آمد. طبق نوشته های مورخان تاریخ مصر مرکز این سرزمین در این زمان شهر تینیس بوده است که در حال حاضر هنوز این مکان یافته نشده است و باستان شناسان برای پیدا کردن آن به تحقیق و آنالیز مشغول هستند. و چون تا کنون هیچ مدرکی از وجود پادشاهی به نام منس در منابع پیدا نشده برخی از مصر شناسان و مورخان تاریخ مصر معتقدند که این شخص یعنی پادشاه منس بیشتر افسانه است و در حقیقت این شخصیت همان نارمر است و نارمر همان فرمانروایی است که در لوحه معروفش تصویرش نقش شده است. او همان کسی است که باعث اتحاد دو مصر ناحیه شمالی و ناحیه جنوبی است. نارمر بعد از یکپارچه کردن دو مصر قدرت بیشتری یافت.
بستر تمدن بشری
او از شهر ابیدوس در مصر علیا بود و از این شهر حرکت تاریخی خودش را در تاریخ مصر آغاز کرد. تاریخ دانان تاریخ مصر باستان معتقدند که از همین نقطه بوده که این اتحاد آغاز شده و تا قرن چهارم قبل از میلاد که اسکندر مقدونی این سرزمین را فتح کرد در مجموع 31 دودمان یا خاندان پادشاهی بر این ناحیه حکومت کردند و در آن جا در آن دوره قدرت و اقتدار قابل توجهی داشتند.
سلسله های حاکم بر تاریخ مصر در سه دودمان اولیه باعث بنا و ایجاد آن پادشاهی بزرگ شدند و با قدرتی که به تدریج بدست آوردند آن را تثبیت کردند.
عصر فراعنه
آنان شیوه های حکومت داری و سیستم اداره کشور را برای شاهان این دودمان ها در دوره های بعدی پایه ریزی کردند و بنیان چگونگی حاکمیت در سرزمین مصر در هزاره های بعد از آن را بنا کردند. قدرت یافتن روز افزون فرعون ها و ثروت های افسانه ای و فراوان آنان در این دوره را می گردد در لوحه ها و کتیبه های بازمانده از آن ها دید. آثار و بناهایی که از این دوره ها یعنی دو دوره آغازین پیش دودمانی و دودمانی به جای مانده مربوط به فرعون ها و طبقات بالای جامعه بوده که به عنوان آرامگاه استفاده می شده است.
تا آخر دوره آغازین دودمانی، ساختارهای اشرافی گری در جامعه مصر شکل گرفت و در کنار آن قدرت گرفتن پادشاهان محلی سبب ازیاد قدرت و ثروت ملی شد و داد و ستد با کشورهای خارجی را بیشتر کرد. این داد و ستدها بیشتر به وسیله خانواده ها و افراد متنفذ و برای فراوری برترین وسایل برای ایجاد آرامگاه بود.
درباره وجه تسمیه نام این سرزمین نظرات گوناگونی وجود دارد. واژه مصر یعنی شهر و آبادی، و محققان تاریخ می گویند نام مصر از ریشه واژه ای سامی است و با نام های دیگر زبان های سامی مثل زبان عبری هم ریشه است.
تاریخ نویسان تاریخ سرزمین مصر می گویند نام مصر به معنی دوتنگه است که به فاصله بین دو دودمان از دودمان های این سرزمین که در بخش های شمالی و جنوبی مصر مستقر بودند اشاره می نماید.بعلاوه آنان می گویند نام مصر در حقیقت به معنی تمدن کلان شهر و زمین و مرز است.
آنها بعلاوه می گویند آنچه به تاریخ سرزمین مصر باستان و این سرزمین مربوط می گردد، اولین بار در اخبار دوره یکی از پادشاه هخامنشی یعنی پادشاهی داریوش و در سنگ نبشته بیستون واژه مودرایا که کلمه ای پارسی و شکل دیگری از واژه میترا است وجود دارد و این میترا که ایزد آفتاب است با سرزمین مصر و آفتاب سوزنده بیابان بزرگ آفریقا تناسب دارد.
سرزمین مصر باستان از اتحاد تا اوج قدرت
در تاریخ سرزمین مصر باستان آمده تمدنی در قسمت شمال شرقی آفریقا در مجاورت درهٔ رود نیل است که از نظر زمانی به دوره ای میان 3000 سال قبل از میلاد تا زمان تصرف مصر به وسیله اسکندر مقدونی گفته می گردد. این تمدن بزرگ و باشکوه باستانی نمونه ای از یک تمدن و امپراتوری که بر پایه آبیاری بنا شده است و در حقیقت هدیه رود نیل است. شاهنشاهی بزرگی که در این قلمرو شکل گرفت در دوره باستان فرمانروایانی داشت که به آنان فرعون می گفتند.
تاریخ سرزمین مصر باستان و این تمدن باشکوه از سال سه هزاره قبل از میلاد که به یگانگی و وحدت سیاسی دست یافت و این تمدن رسما شکل گرفت حوادث زیادی را در خود دارد. این یگانگی و اتحاد سیاسی با یکی شدن دو قلمروی مصر سفلی و مصر علیا با هم بود با این وحدت سیاسی تاریخ مصر وارد مرحله ای شد که یک سلسله پادشاهی های و امپراتوری های بزرگ و یک قلمرو وسیع را در تاریخش ثبت کرد. هر چند تاریخ مصر دوره باستان و در طول دوره بلند تمدنی اش بارها تسخیر و تصرف و تسلط را بوسیله فرمانروایان بیگانه تجربه نموده که یکی از آنان همزمان با تاریخ ایران در دوره هخامنشی است و به وسیله کمبوجیه صورت گرفت.
تمدن مصر
آنچه باعث تغییرات زیاد در تاریخ سرزمین مصر شد کشاورزی بود. بیشتر مصری ها به علت موقعیت جغرافیایی این سرزمین و وجود رود نیل در کشتزارها به کار کشاورزی مشغول بودند. سفالگری هم از دیگر پیشه های مردم این سرزمین بود. بافت الیاف کتانی و فراوری پارچه های کتانی یکی دیگر از فنونی است که در این دوره در این سرزمین رواج داشت. زندگی به سبک قبیله ای در مصر پایه روابط بود و هر دهکده ای به صورت مستقل در یک منطقه قرار داشت.
قبایل قویتر و قدرتمند تر منطقه ها ضعیف تر را یا با زور و جنگ و درگیری و یا گاهی با سیاست ازدواج به چنگ می آوردند. این شرایط کلی تاریخ سرزمین مصر در این دوران بود تا اینکه دو پادشاهی بوجود آمد. البته بوجود آمدن حکومت های مقتدر در تاریخ سرزمین مصر به شکل یک باره و یکپارچه نبود. پادشاهان قدیم مصر که نامشان فرعون بود بیست و شش سلسله را ایجاد کردند و در مجموع تاریخشان حدودا سه هزار سال طول کشید.
مرکز مصر در این دوره زمانی تب و گاهی منفیس بود. عظمت و اقتدار و آبادانی مصر در این دوره در زمان پادشاهی توتمس سوم و رامسس دوم بود که این دو فراعنهٔ تب بودند و در دوره آنان این عظمت به اوج رسید.
تاریخ دوران فرمانروایی فراعنه چهار دوره است:
- دولت قدیم منفیس در این سرزمین
- اهرام
- دولت وسطی مصر
- دولت تازهٔ تاسیس تب
تاریخ سرزمین مصر در دوره پادشاهی کهن شرایط تازه ای را تجربه کرد. در این دوره که کشور گشایی ها آغاز شده بود دوره بردگی گرفتن مردم نوبه، فلسطین، لیبی و حبشه بود. و این برده های بیچاره بودند که متحمل ظلم زیاد می شدند که در نهایت این ظلم و ستم فرعون ها و اعضای دربار به بردگان و زیردستان سبب نا آرامی و شورش در بین مردم و کاهش ثروت دولت مرکزی را در پی داشت.
با کم شدن قدرت دولت مرکزی این بار خُره سالاران بودند که قدرت بیشتری را صاحب شدند و با هم به رقابت و جنگیدن مشغول شدند. در سال 2134 قبل از میلاد انتف استاندار جنوبی پیروزی بزرگی بدست آورد و خودش را فرعون مصر علیا نام گذاشت و واست زادگاهش را مرکز خود قرار داد. یونانی ها به واست طیوه می گفتند جایی که امروز به آن الاقصر می گویند.
در این دوره از تاریخ سرزمین مصر جنگ بین استانداران ادامه داشت. تا بلاخره منتوهوتپ اول یکی از جانشینان انتف مصر سفلی را به تصرف خود درآورد، او پس از منس دومین متحد کننده سرزمین مصر در این دوره بود. منتوهوتپ صلح را در سراسر قلمرو فرمانروایی خود ایجاد کرد و نظم و آرامش گذشته را باز گرداند. سپس وزیر آخرین فرعون دودمان یازدهم یعنی آمنمهات اول با تسلط بر حاکم خود او را از تخت به زیر کشید و خود بر تخت سلطنت نشت.
همه فراعنه دودمان دوازدهم آمنمهات یا سسوستریس نامیده می شدند. در این دوره مرکز از طیوه به ممفیس انتقال داده شد. اگرچه ثروت های طبیعی و استخراج از معادن سنگ و کار سخت در معادن نوبی و سودان سهم بردگان و مردم فرو دست بود اما از همه این آبادانی ها و ثروت های فراوان موجود در این سرزمین پر نعمت تنها جمع کوچک و عده کمی از مردم مصر از آن بهره می بردند و بیشتر مردم مصر در فقر و تنگدستی بودند و ثروت و رفاه مالی و امنیت سهم همان عده قدرتمند جامعه مصر بود.