بزرگترین مسیرهای ریلی (قطار) کانادا
در ادامه 6 مسیر خط آهن فوق العاده را معرفی میکنیم که با طی آنها میتوانید از این کشور وسیع، وحشی و زیبا لذت ببرید. خطهای آهن به توسعه کانادا کمک کردند. وقتی سه خاندان بریتانیایی در سال 1867 سلطنت کانادا را تشکیل دادند، یکی از شرایط ضمنی برای اتصال آنها به یکدیگر وجود خط آهن بود. چهار سال بعد از شرط احداث خط آهن برای متقاعد کردن بریتیش کلمبیا استفاده شد تا استعمار ایالات متحده را رد کند و به کانادا بپیوندد. در نتیجه شبکه فوق العاده ای به وجود آمد.
به گزارش مجری سفرهای گردشگری: داستان مردانی که این خطوط آهن را ساختند، در کتابها و فیلمهای هیجانی متعددی آورده شده است. از جمله دیگر نتایج تلاشهایی که برای احداث خط آهن از میان کوهستان راکی انجام شد، ایجاد مسیرهایی بود که مردم را فقط برای تجربه هیجان سوار شدن بر ترن به سمت خط آهن میکشاند.
حتی مقامات سلطنتی بریتانیا هم در کاین های شیک مستقر میشدند و همان طور که با سرعت از میان کوهستانها و جنگلهای شیبدار عبور می کردند، برای لذت بردن از یک نمای فوق العاده آماده میشدند. شیب این نواحی آنقدر زیاد بود که گاهی برای یک سفر، چهار تا پنج لوکوموتیو لازم میشد.
واگنهای پنجره دار ساخته شدند. ترن کانادایی هنوز یکی از این واگنها را دارد که همراه واگنهای گنبدی بوده و نمای پانورامای محشری ایجاد میکند. اما سفر با قطار فقط به مناظر ختم نمیشود. همانطور که مایکل انرایت، گوینده رادیو و مؤسس کانادایی گفت، «سفر با قطار یکی از آخرین رشته هایی است که ما را به تاریخمان وصل میکند».
تعجبی ندارد که بسیاری از کاناداییها سفر طولانی با قطار را به پرواز ترجیح میدهند، با وجود اینکه با هواپیما سریعتر به مقصد میرسند. آنها نیز چیزی میخواهند که همه ما میخواهیم: زمانی برای مطالعه، تفکر، خیالبافی آسان، و پنجرهای که بتوانند از آن به بیرون خیره شوند و دنیای غریب بیرون را تماشا کنند.
مونترال به تورنتو
بهترین مسیر برای تماشای مناظر زیبای دریاچه اونتاریو
مسیر: قطار از مونترال خارج شده و از روی رودخانه اوتاوا عبور میکند. بسیاری از جهانگردان کانادایی قدیمی مانند دیوید تامپسون، پییر اسپریت رادیسون و ساموئل دی چمپلین از این قطار استفاده میکردند.
حاشیه اونتاریو از میان جنگل و مزارع میگذرد و میتوان با توجه به نام مناطقی که منشأهای فرانسوی تا انگلیسی دارند، بخشهای مختلف را شناخت.
در این مسیر جلوه هایی از مسیر دریایی سنت لارنس دیده میشود. این مسیر برای کشتیهای بزرگی ساخته شده است که میخواهند به سمت دریاچه های بزرگ بروند. خطوط باریکتر میشوند و صخره های تیز از میان تپه ها سربرآورده اند و سپس حاشیه از کانال ریدو عبور میکند. این مسیر در سال 1832 برای حرکت سربازان و تسلیحات آنها ساخته شده بود.
نمای دریاچه اونتاریو، شرقیترین بخش پنج دریاچه بزرگ دارد که که در بخشهای مختلف آن مزارع متعدد در راستای تپه ها واقع شده اند و در حاشیه مزرعه ها درخت بادشکن کاشته شده است. از سمت اوشاوا، مسیر مشترکی بین قطارهای مسافرتی و قطارهای باری ایجاد شده است و سپس برج معروف CN تورنتو ظاهر میشود و به مسافران خوش آمد میگوید.
مدت سفر: روزانه پنج تا شش قطار، مسیر 4 ساعت و 40 دقیقه ای را طی میکنند. در بخش درجه یک خدمات و غذای گرم ارائه شده و برای مسافران آورده میشود.
چرا باید از این مسیر رفت؟ چون به این طریق، مسیر بین مرکز شهرها از مسیر هوایی هم زودتر طی میشود، راحتتر است و جذابیت بیشتری هم دارد.
تورنتو به وینیپگ
بهترین مسیر برای تماشای ایستگاه اتحادیه هنرهای زیبای قرن بیستمی تورنتو و لذت بردن از مناظر وحشی شیلد کانادایی
مسیر: این راه، اولین بخش مسیر چهار شبه بین تورنتو و ونکوور است و بدون شک یکی از بزرگترین سفرهای ریلی جهان را رقم میزند. قطارها پس از عبور از کنار مناظر فوق العاده دریاچه اونتاریو و برج CN، از حومه شهر عبور میکند و سپس از سمت دریاچه سیمکو به ساحل خلیج کمپنفلت میرود. مزرعه های زیبا به صدها دریاچه صخرهای ختم میشوند که درختان کاج و برگریز آنها را دربر میگیرند و نمای جنگلی شمالی ایجاد میکنند.
ایستگاه های حفاظت شده بین راهی متعدد نشان میدهند خط آهن این بخش چقدر اهمیت دارد؛ این ایستگاه ها چندین دهه پس از اینکه آخرین قطارها از مسیر عبور کردند، حفظ شده اند. بسیاری از ایستگاه ها به موزه های محلی تبدشل شده و معمولاً یک اطاق کارگری قطار (ون ترمز) در کنار آنها قرار دارد. برخی جوامع آنقدر دورافتاده بودند که مدرسه بچه ها در ترنهای خط آهن ایجاد شده بودند و باید تا مرتبه بعدی که قطار به محل میرسید، تکالیف خود را انجام میدادند.
این قطار از ناحیه چاپلیو کراون گیم عبور میکند اما معمولاً تعداد زیادی خرس، موس و گرگ در اطراف مسیر دیده میشود.
کارخانه های تولید الوار و کابینهای چوبی در امتداد مسیر دیده میشوند و کنار پلهای رودخانه، بستهای فلزی ساخته شده اند. زمانی آب این رودخانه ها استان تولیدکننده خز «voyageurs» را تأمین میکردند. بارهای پوست از طریق مسیر آبی مسافتهای طولانی را طی مینمودند.
هواپیماهای شناوردار مانند قایق ماهیگیری در دریاچه حرکت میکردند. در فاصله نه چندان زیادی مرکز کاغذسازی سیوکس لوکاوت قرار دارد و قطار از کنار ساحل دریاچه گمشده و قایقهای مسکونی شناور بر روی آن عبور میکند.
درختان صنوبر مسیر به چمنزار موجدار مانیتوبا ختم میشوند و آسمان و افق دوردست بیشتر به چشم میآیند؛ سپس پیش از ورود به شهر، وینیپگ از دور و در انتهای یک جاده 88 کیلومتری دیده میشود. در پاییز، غازهای فراوانی در آسمان دیده میشوند.
مدت سفر: کاناداییها در تابستان (ماه می تا اکتبر) سه بار در هفته و در زمستان (اکتبر تا می) نیز دوبار در هفته با این مسیر سفر میکنند. مسافرانی که به هر یک از دو انتهای این مسیر میروند، عصر راه میافتند و پنج روز بعد، پس از صبحانه به مقصد میرسند. مسیر تورنتو به وینیپگ حدود 34 ساعت است.
چرا باید به این مسیر رفت؟ در بین کشورهای دنیا، حتما کاناداییها بیش از سایرین به قطار وابسته هستند و تقریباً همه افراد یک بار خواسته اند از این مسیر رفت و آمد کنند. بنابراین این مسیر به طرزی غیرعادی شلوغ است.
وینیپگ به چرچیل
این مسیر، سفر قدرتمندی است که مسافران را به نواحی دوردست کانادا میرساند و یادآور نقش حیاتی است که راه آهن در زندگی جوامع دورافتاده ایفا میکند. در انتهای مسیر یعنی «رأس فولاد» میتوان شفقهای شمالی، شاهزاده دژ ولز و خرسهای قطبی و نهنگهای بلوگا را دید.
مسیر: ایستگاه اتحادیه وینیپگ هنوز روزهایی که همه از قطار استفاده میکردند را به یاد دارد. طی اولین سالهای تاسیس شهر، ساختمان گرد ایستگاه برای میزبانی مراسم سال نو نیز کاربرد داشت. با ادامه مسیر، به مزارع گندمی میرسید که در حاشیه آنها درختان صنوبر کاشته شده اند و به تدریج مسافران را به جنگل میرسانند. نواحی زراعی با مرزی از جاده و خط آهن جدا شده اند. جوامع کوچک تک خیابانی دیده میشوند و مسیر های کوتاه آسفالته نیز در محدوده شهر به جاده خاکی متصل میشوند. در انتهای مسیر، مزارع آفتابگردان و افرا قرار دارند و آخرین درخت برگریز، به جنگل کاج ختم میشود.
شهر The Pas به دروازه شمال هم معروف است. این ناحیه برای اولین بار در سال 1691 توسط اروپاییان کشف شد و ملل اول (کاناداییهای بومی) ساکن آن بودند؛ تیرهای بلااستفاده سه پایه تلگراف برای مقابله با یخبندان ساخته شده بودند و با استفاده از لوله های سفید حرارتی نیز سعی شده بود تا حد ممکن زمین در حالت منجمد بماند تا زمین سوراخ نشود. این عوامل، یادآور شمالی بودن ناحیه هستند. در نزدیکی لوبوکا، ماشینهای کرایهای واژگون شده داخل باتلاق فرورفته اند و نشان میدهند این ناحیه به پیشرفت وضعیت نیاز دارد؛ زیرساختهای مسیر هرگز نمیتوانند تاب وزن جرثقیلهای تعمیری را بیاورند.
قبل از اینکه مسیر در جهت شمال شرق ادامه پیدا کند، یک انشعاب کوتاه به سمت شهر تامپسون و معدن نیکل دیده میشود.
درست بعد از شهر گیلام، خط آهن از روی بلندترین پل مسیر (به طول 300 متر) از رودخانه نلسون میگذرد. سدهای سگ آبی آبراه ها را بسته اند وخطوط مسیر زمینی هم از میان درختان صنوبر و کاج اروپایی عبور میکنند که فصل رشد سخت و کوتاهی را میگذرانند. مدتی بعد مسیر به «سرزمین لم یزرع» میرسد؛ از آن زمینها که یا عاشقش میشوید و یا از آن متنفرید.
چرچیل در سواحل خلیج هادسون قرار دارد و جمعیت آن کمتر از هزارنفر است. به علاوه محل جذابی بوده و یکی از بندرهای حیاتی ناحیه در آن قرار دارد (به علاوه یکی از علتهای ساخت خط آهن است)، و یک سیلوی غلات 140.000 تنی، ناحیه محافظت شدهای برای خرسهای قطبی، دفتر پارکهای ملی و هتلهایی را دربر میگیرد که مسافران علاقمند به بازدید از نواحی توندرا و تماشای نهنگهای بلوگا و خرسهای قطبی، میتوانند به آنجا بروند.
مدت: این قطار دوبار در هفته به سمت شمال میرود و سه بار به سمت جنوب. قطار وسط روز از وینیپگ خارج شده و سفر حدود 44 ساعت طول میکشد.
چرا باید از این مسیر رفت؟ هنوز هیچ جادهای به سمت چرچیل ساخته نشده، بنابراین این قطار همچنان یکی از مسیرهای استثنا به شمار میرود. احتمالاً روحیه قوی اتحاد ناشی از سفر به این ناحیه خلوت، باعث شده مسافران از علاقه کاناداییها به جشن و خوشگذرانی خبر داشته باشند و واگن غذاخوری به محل اجتماعی تبدیل شود. وقتی چنین مسیر طولانیای به سمت شمال طی کنید، ناگهان درک بیشتری از مناطق اقلیمی و تغییر محیطهای زندگی پیدا خواهید کرد.
وینیپگ به جاسپر
همان معمارانی که ایستگاه گرند سنترال نیویورک را طراحی کرده بودند، ایستگاه وینیپگ را نیز طراحی نموده اند. به علاوه مناظر چمنزار و آسمانهای باز و دلگشا هم هنر دست همان معماران است.
مسیر: بیشتر مسیر سفر به پایتخت آلبرتا در ادمونتون را چمنزارهای وسیع و زمینهای پست تشکیل میدهند. هرکسی که فکر میکند چمنزارها همیشه پست و بیمزه هستند با دیدن مناظر این مسیر شگفت زده خواهد شد. مسیر خط آهن از روی پلهای سه پایه بلند راه آهن از روستاها عبور میکند. ساسکاتون به نام شهر پلها معروف است. قطار از میان مزارع حاصلخیز سیب زمینی، گندم، کلزا و آفتابگردان عبور میکند.
متاسفانه امروزه بخش زیادی از بالابرهای چوبی غلات که در میانه مناظر چمنزار دیده میشدند، از بین رفته اند. در ورودی هر شهر با رنگی متفاوت و مخصوص، نام شهر روی دیوارهای چوبی درج میشد.
بعد از ملویل، میتوانید درناها و شاهینهای درحال پرواز را ببینید. این فقط دو گونه از 260 گونه پرندهای است که در ناحیه حفاظت شده پرندگان نزدیک دریاچه کوهستان لست یافت میشوند. دریاچه ها بین تپه هایی قرار دارند که بر فراز آنها، مزارع گاوداری بزرگ ساخته شده است. همانطور که قطار به لایه های پس از چاوین نفتدار میرسد (در این ناحیه الاغهای بارکش دیده میشوند)، میتوان پالایشگاه های اصلی نفت را در اطراف دید.
مسیر خط آهن قبل از ورود به پارک ملی جاسپر، از رودخانه 1.230 کیلومتری آتاباسکا عبور میکند که به رنگ فیروزهایاش معروف است. توقف در جاسپر آنقدر طولانی است که مسافران میتوانند به فروشگاه های نزدیک ایستگاه کانات سر بزنند و از ستون بخار عظیمی که قبلاً قطارهایی مانند قطار کانادایی را میکشید، دیدن کنند.
مدت سفر: قطار از سمت غرب، صبح زود از وینیپگ خارج میشود. سفر حدود 25 ساعت طول میکشد. قطارهای سمت شرق در عصرگاه راه میافتند.
منبع: wanderlust.co.ukبه "بزرگترین مسیرهای ریلی (قطار) کانادا" امتیاز دهید
دیدگاه های مرتبط با "بزرگترین مسیرهای ریلی (قطار) کانادا"
فرزین 9 خرداد 1403
عالی بود