سفرنامه مصر، سرزمین افسانه ها و اهرام ثلاثه

ساعت 10:30 دقیقه شب از فرودگاه آتن راهی کشوری می شویم که سالها درباره عجایب و تاریخ کهن آن شنیده ام. این بار سفر شور و حال دیگری دارد، هیجان و اشتیاق بیش از اندازه بر همه مسافرین حکمفرماست. بالاخره بعد از چندین سال انتظار، ساعاتی دیگر وارد سرزمین افسانه ای مصر خواهیم شد. مسافران مشغول گفتگوی دوستانه هستند، کمربندها بسته و خلبان هواپیما در باند اصلی فرودگاه آماده پرواز است و بالاخره شروع سفر، یادم می آید که نوشته هایی را برای مسافران آماده کرده بودم، شامل حروف الفبای مخصوص مصر باستان (Hieroglyphs) ، از آنها خواستم که اسم خودشان را با این حروف جدید بنویسند و آماده شوند تا امکان خواندن نوشته های تاریخی برایشان فراهم شود. 

سفرنامه مصر، سرزمین افسانه ها و اهرام ثلاثه

چند ساعت پرواز مثل چند دقیقه سپری شد که خلبان اعلام کرد در فرودگاه قاهره فرود آمده ایم. ساعت یک بامداد است، به محض خروج از هواپیما چهره متین و گرم راهنمای محلی که تابلوی Rah Tours نشان آن بود را دیدم که به استقبالمان آمده بوده با کمک آنها تشریفات گمرک و ورود به کشور عجیب و زیبای مصر انجام شد و ما وارد اتوبوس که جهت انتقال ما به هتل آمده بود، شدیم. قاهره شهر شلوغ و پرجمعیت در ساعات اولیه بامداد خلوت و زیبا بود. 

بعد از طی 30 دقیقه به نزدیکی هتل در کنار رود زیبای نیل رسیدیم. اتاق های مسافران آماده به آنها تحویل داده شد و بعد از یک روز طولانی، استراحت لازم و ضروری بود. صبح ساعت 9 بامداد با صدای تلفن بیدار شدیم، طبق قرار قبلی راهنمای تور محلی ساعت 10 منتظر ما بود تا تور شهر قاهره و بازدید از موزه مهم مصر را شروع کنیم. ما نیز بعد از صرف صبحانه به لابی هتل مراجعه کردیم و با لبخند گرم تیمور راهنمای محلی خود استقبال شدیم، تیمور اهل قاهره، با تحصیلات فوق لیسانس مصر شناسی از دانشگاه قاهره، فروتن و صبور، بعد از خوش آمدگویی به گروه ایرانی توضیحات مختصری در رابطه با تور روز اول به ما داد و ما با استفاده از اتوبوس اختصاصی تور راهی موزه مهم تاریخ تمدن شدیم (Egyptian Museum).

این موزه که یکی از معروف ترین موزه های دنیا است، در سال 1952 میلادی شروع به کار کرده و بیش از یکی از 130000 قطعه آنتیک و تاریخی را در خود جای داده. از جواهرات کهن گرفته تا پیکر مومیایی شده فراعنه، اسلحه، و سکه های قدیمی و بالاخره آثار معروف و بی نظیر طلایی شاهTutankhamun . 

همه افراد از دیدن قدمت 5000 ساله این تمدن شگفت زده و متعجب بودند. عظمت تاریخ کهن مصر برای همگان روشن و واضح بود.

تیمور با بازگویی داستانهای قدیمی و مستند این کشور کهن توجه همه را به خود جلب کرده بود، او می گفت 30 ساعت هم برای دیدن کامل این موزه کم است ولی ما راضی شدیم در سه ساعت اول مباحث کلی را برای ما بازگو کند.

بعد از پایان گردشمان در موزه ساعت 1:30 بعدازظهر تیمور اشاره کرد که تا 30 دقیقه دیگر به کنار رود نیل خواهیم رفت تا ناهار را در یک رستوران که داخل کشتی است صرف کنیم. ما هم که از شنیدن این خبر خوشحال بودیم سوار اتوبوس اختصاصی تور شدیم و پس از عبور از میان شلوغی های خاطره انگیز خیابانهای قاهره به محل رستوران یعنی کشتی پهلو گرفته کنار رود نیل وارد شدیم. غذا به صورت بافه و متنوع بود. یک ساعت بیشتر وقت استراحت و ناهار نداشتیم. با دوستان همگی دور میز گرد 15 نفره که برای گروه رزرو شده بود نشستیم و در رابطه با موضوعات عجیب و تاریخی که تیمور گفته بود بحث و گفتگو داشتیم. از پنجره شیشه ای کشتی دورنمای شهر زیبای قاهره پیدا بود. ساعت 2:45 دقیقه تیمور راهنمای محلی اشاره کرد که سریع باشیم تا به ادامه برنامه ها برسیم.

بعدازظهر برنامه بازدید از نخستین هرمی که ساخته شده خواهیم داشت که در منطقه Saqqara قرار دارد. تاکنون 138 هرم که بیشتر آنها مربوط به امپراتوری قدیم فراعته می باشد در منطقه Giza (کنار قاهره) کشف شده است. اکثر این بناها به دستور فراعنه جهت استفاده خود به عنوان مقبره ساخته شده است. اما Saqqara به عنوان اولین هرم به دستور Pharaoh djoser ساخته شده. این هرم به هرم ناقص یا هرم پله ای نیز مشهور است. این اثر 2700 سال پیش از میلاد یعنی حدود 4800 سال قبل ساخته شده. اطراف این هرم بناهای متفاوتی از همان سالها باقی است که ظاهرا برای برپایی گردهمایی ها و جشنهای آنها در آن زمان بوده است. ارتفاع این هرم 63 متر و ابعاد پایه آن 125 در 109 متر است، که قدیمی ترین برش سنگی بزرگ جهان می باشد که روکش گرانیتی هم در آن کار شده. لازم به ذکر است قدیمی ترین هرم سنگی دنیا مربوط به 3000 سال پیش از میلاد در کشور پرو می باشد. بعد از بازدید این هرم به بناهای اطراف که به روایتی محل برگزاری جشنها بود، می رسیم. بازدید از ستونهای بلند و عظیم این بنا همراه با داستانهای شنیدنی همه و همه خاطرات تکرار نشدنی بود که در آن روز راهنمای محلی تیمور برای ما نقل کرد. به راستی با خود فکر کردم اگر تیمور که متخصص تاریخ تمدن مصر است همراه گروه نبود، دیدن این بناها بدون توضیح چه لطفی می داشت؟ مسلما خسته کننده و مبهم به نظر می رسید. اینجا بود که به ارزش گروهی سفر کردن بیشتر پی بردم. ساعت 5:30 بعدازظهر بود که دوباره سوار اتوبوس اختصاصی شدیم و در مسیر برگشت به هتل به دیدن مدرسه قالی بافی که در آن کودکان مشغول بافت قالی بودند سری زدیم. این مرکز جهت حمایت کودکان بی سرپرست و ایجاد شغل نیمه وقت برای آنها ایجاد شده بود. محصول کار آنها نیز به توریستها فروخت می شد. سی دقیقه توقف کردیم و با فرهنگ و نحوه زندگی کودکان آشنا شدیم. اینجاست که احساس کردم راستی سفر کردن مانند دانشگاه رفتن است، آنجا چیزهایی را می خوانیم که بفهمیم، اینجا با دیدن واقعیات می فهمیم که چه خوانده ایم.

ساعت 16:30 به هتل رسیدیم. وقت آزاد و استراحت بود. تعدادی از افراد به اتاقهایشان رفتند، و تعداد دیگری هم از من خواستند که یک برنامه اختیاری شام بر روی کروز نیل همراه با برنامه های متنوع هماهنگ کنیم. من هم خواسته دوستان را به تیمور منتقل کردم و قرار شد ساعت 9:30 به دنبال ما بیاید که به اتفاق به محل کشتی Maxim که یک کشتی مجلل کنار هتل ماریوت در نیل پهلو گرفته بود برویم. 

بعد از حدود 2 ساعت استراحت محمد که یکی دیگر از راهنماهای محلی بود، به لابی هتل آمد تا ما را به برنامه شام در کشتی هدایت کند. بعد از 30 دقیقه وارد کشتی شدیم، میز رزرو شده و آماده بود. بعد از چند دقیقه ای کروز سویچ شد. واقعا که قاهره در شب شهر دیگری است،؛ هوای مطبوع 25 درجه بالای صفر و هتلهای مجلل کنار رود نیل همه دست به دست هم داده بودند که شبی به یاد ماندنی برای همه ایجاد کنند. خواننده خانم به زبان عربی آوازی را می خواند؛ گاهی نیز از آهنگهای معروف غربی می خواند. سپس برنامه بعدی شروع شد که در آن مردی به نام Spirman با لباس مخصوص نزدیک 30 دقیقه با سرعت تقریبا باد در خود می چرخید و خود را به شکلهای مختلف و خارق العاده ای تبدیل می کرد. مجموعه برنامه کشتی همراه با شام، آخرین برنامه روز اول سفر ما بود که به صـورت خاطـره ای شیریـن در ذهن ما ثبـت شـد، چه نیکوست افراد خاطرات خوب و شیرین را همیشه در ذهن خود داشته باشند. 

وز دوم سفر است. ساعت 9 بامداد در سالن صبحانه هتل همه در حال صرف صبحانه مفصل هستند. انواع نانهای محلی و فانتزی و پنیرهای مختلف و بالاخره شیر شتر که برای ما ایرانی ها شاید جدید بود. حس کنجکاوی برانگیخت و کمی از شیر شتر امتحان کردم، مزه خوبی داشت. بعد از یک صبحانه تکمیل دوباره در لابی هتل تیمور را ملاقات کردیم. همه همسفران جمع بودند. بعضی که دیشب در برنامه کروز نیل شرکت نداشتند از برنامه های گذشته پرس و جو می کردند. اتوبوس به راه افتاد. مقصد امروز یکی از عجایب هفتگانه دنیا است: اهرام ثلاثه مصر.

Great Pyramid of Giza 

این بنای عجیب در 2560 سال قبل از میلاد به دستور فرعون Khufu ساخته شد تا 3800 سال به عنوان بلندترین ساختار ساخت بشر رکوردار باشد. ارتفاع این بنا از سطح زمین به 146 متر می رسد. تصور ساخت این بنا به دست بشر همه را به تعجب وامیدارد. این بنا بزرگترین بنای سنگی دنیا است که ساخت آن 20 سال طول کشیده است. این بنا توسط کارگران و با متدهای خاص ساخته شده. حجم این هرم به حدود 2500000 متر مکعب می رسد که براساس این حجم طول مدت ساخت این هرم تخمین زده شده. به طور روزانـه 800 تن سنگ جابجا می شده و لذا می توان محاسبه کرد که این بنا شامل 2.3 میلیون بلوک سنگی است. تصور این همه عظمت و نحوه ساخت آن است که باعث شده این بنا جزو عجایب هفتگانه جهان قرار بگیرد. تخته سنگهای گرانیتی به کار رفته در این بنا بین 25 تا 80 تن وزن دارند که از منطقه جنوبی نیل (Aswan) به اینجا آورده شده اند. آسوان در فاصله 800 کیلومتری قاهره قرار دارد، بنابر این تصور انتقال سنگهایی به این وزن از این فاصله تا مکان ساخت اهرام نشانگر عظمت و سخت بودن کار خارق العاده ای است که فراعنه در آنزمان با استفاده از نیروی انسانی انجام می داده اند. نحوه برش سنگها بسیار عجیب می باشد، آنها برای انجام این کار ابتدا در معادن سنگ گرانیت با استفاده از وسیله های ساده و دستی شیاری ایجاد می کردند، سپس چوب را در بین شیارها قرار می دادند و مقدار زیادی آب روی چوب می ریختند تا باعث انبساط آن شده و قطر شیار افزایش یابد. این کار طاقت فرسا آنقدر ادامه می یافت تا بالاخره تخته سنگ را برش می دادند. درباره نحوه ساخت این هرم تئوری های مختلفی وجود دارد. یونانیان اعتقاد دارند این بناها توسط بردگان ایجاد شده ولی برخی معتقدند بناها توسط کارگران ماهر مصری که حقوق دریافت می کردند ساخته شده اند. اعتقاد بر این است که بیش از 100000نفر در ساخت این بنا شرکت داشته اند. 

شنیدن این داستانهای جالب در کنار اهرام ثلاثه یک روز خاص و خاطره انگیز را برای من و همسفران رهتورز ایجاد کرد. پس از بازدید از اهرام به دیدن مجسمه ای مشهور که در زبان عربی آن را ابوالهول می نامند و نام یونانی آن نیز Sphinx است رفتیم. این مجسمه بزرگترین مجسمه یک تکه دنیا است و قدیمی ترین آن نیز می باشد. سر آدم و بدن آن به شکل شیر ساخته شده که سمبل خدای آفتاب «Roh» می باشد. این مجسمه را بـه فرعون Khufu - Khafru نسبت می دهند که 2558 سال قبل از میلاد ساخته شده. قسمت بینی این مجسمه قدیمی و بزرگ توسط مهاجمان به مصر که بعضی آنها را از اعراب و برخی آنان را سربازان ناپلئون دانسته اند آسیب دیده است. 

ناگهان تیمور راهنمای محلی اعلام می کند ساعت 2 بعدازظهر است و هر چه سریعتر برای صرف ناهار در رستوران نزدیک اهرام باید به آنجا برویم. به همراه اعضای گروه، در حالی که غرق در شگفتی از دیدن عجایب هفتگانه بودیم، پس از گرفتن عکسهای زیبا سوار اتوبوس شدیم و به محل رستوران رفتیم. معمولا در مصر شرکتهای توریستی جهت ارائه سرویس بهتر به توریستها، رستورانهایی را که کیفیت بهتری دارند انتخاب می کنند که هم روند کار راحت تر بوده و هم سرویس های بهتری می دهند. تیمور اعلام می کند که بعد از صرف ناهار به دیدن کارخانه کتان و پاپیروس خواهیم رفت.

بعد از چهار ساعت بازدید از اهرام ثلاثه و مجسمه عظیم ابوالهول و استراحت کوتاه برای صرف نهار، نوبت به بازدید از کارخانه کتان و پاپیروس رسید. تیمور راهنمای محلی اعلام می کند که زمان ترک رستوران است. دوستان هم که از دیدن دیدنی های صبح به وجد آمده اند با یکدیگر درباره چگونگی ساخت اهرام و بناهای قدیمی بحث های گرمی دارند. سوار اتوبوس ویژه می شویم و راهی فروشگاه کتان فروشی؛ مصر به داشتن بهترین کتان دنیا معروف است. فرصت خوبی است که برای خود یا برای سوغاتی به دوستان از این محل تی شرت یا لباسهای دیگر کتان خریداری کنیم. قیمت ها هم مناسب است. دوستان هر کدام به نوبه خود خریدی انجام می دهند و سپس راهی مرکز تولید پاپیروس می شویم.

Papuru نامی است برای کاغذهای قدیمی تهیه شده از گیاهی به نام Cyperus Papurus که گونه ای گیاه آفریقایی است که در دلتای رود نیل می روید. پاپیروس اولین نوع کاغذ است که توسط مصریان باستان مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا نحوه تهیه کاغذ توسط یکی از کارکنان فروشگاه به ما توضیح داده می شود و به صورت عملی گیاه را به یک کاغذ پاپیروس تبدیل می کنند. البته 3 روز زمان نیاز بود که تکه های تهیه شده کامل شود. مسافران نیز با دیدن نقشهای متعدد روی پاپیروسهای طبیعی زیبا تصمیم می گیرند چند قطعه ای برای یادگاری خریداری کنند.

ساعت 7:30 بعدازظهر است و ما به هتل برگشته ایم. شب در وقت آزاد اطراف هتل قدم می زنیم و با مردم خونگرم و مهربان مصری صحبت هایی رد و بدل می شود. یکی از زیباترین تجربه های سفر ملاقات با مردم بومی هر منطقه است. با مرد 50 ساله ای که به عنوان راننده تاکسی در کنار هتل ایستاده سلام و علیک می کنیم. او هم جلو می آید و می پرسد مال کدام کشور هستیم. من و دوستم می گوییم متولد ایران هستیم ولی در کانادا زندگی می کنیم. او بسیار خوشحال می شود و از خاطرات خود در دوران شاه و رابطه نزدیک ایران و مصر بازگو می کند. سپس درباره ملی شدن کانال سوئز و صحرای سینا صحبت هایی رد و بدل می شود. درباره دستمزد کم مردم مصر، و مردم قانع و سختی زندگی در مصر گفتگو می کنیم . بعداز 20 دقیقه گفتگو راهی هتل شده تا استراحت کنیم و خود را برای برنامه 11 ساعته فردا یعنی بازدید از شهر ساحلی اسکندریه آماده کنیم.

صبح روز سوم است. دوستان همه آماده برای رفتن به شهر اسکندریه. اسکندریه دومین شهر بزرگ مصر با جمعیت 4.1 میلیون بزرگترین شهر بندری مصر است. در دوران قدیم اسکندریه یکی از معروف ترین شهرهای آن زمان بود که توسط اسکندر فرمانروای معروف یونانی در 330 سال قبل از میلاد مورد توجه و توسعه قرار گرفت. اسکندریه در حدود 1000 سال به عنوان پایتخت مصر مطرح بوده است تا زمانی که اعراب مسلمان مصر را تصرف کردند. اسکندریه به داشتن فانوس دریایی Pharos شهرت دارد که قدیمی ترین فانوس دریایی است و با میدان دید 47 کیلومتر از عجایب هفتگانه جهان است. این فانوس دریایی 135ـ125 متر ارتفاع داشته و مدتها به عنوان بلندترین ساخته بشر شهرت داشته است. در تور یک روزه به اسکندریه از تلفیق تمدن یونان و مصر و چگونگی اثرگذاری این دو تمدن و داستانهای مستند تاریخی در این مورد شنیدیم.

یکی دیگر از جاهای دیدنی آمفی تئاتر معروف Roman در شهر اسکندریه است با برج یک تکه ای بلند (بلندترین گرانیت تکه ای جهان) به ارتفاع حدود 30 متر و به وزن 396 تن. و بالاخره از کتابخانه مهـم اسکندریـه بازدید می کنیم. اسکندریه سالها به عنوان مرکز علمی جهان مطرح بوده و بزرگترین کتابخانه در دوران قدیم در این شهر بنا شده بود. در سال 1975 به پیشنهاد دانشگاه اسکندریه و حمایت مالی دولتهای عربی یک کتابخانه با بودجه 300 میلیون دلار در اسکندریه بنا شده و هم اکنون جزو کتابخانه های معروف و دیدنی دنیا است. این کتابخانه دارای 8 میلیون جلد کتاب و دارای سالن مطالعه با بیش از 70000 متر مربع در 11 طبقه و یکی از کتابخانه های بزرگ دنیا محسوب می شود. 

بعد از دیدن کتابخانه راهی رستوران در کنار ساحل مدیترانه می شویم. تعدادی از خانم های تور می گویند امروز تولد یکی از دوستان است و بهتر است برای او کیک تولد تهیه کنیم. با تیمور این مسئله را در میان می گذارم و او با یک تلفن به رستوران سفـارش کیـک و نوشتـن تولـدت مبـارک روی کیـک را می دهد و قرارش می شود بعد از ناهار به شکل سورپرایز برای تولد دوست عزیزمان جشن بگیریم. ناگهان بعد از ناهار کیک تولد را می آورند و شعر تولدت مبارک توسط اعضای گروه خوانده می شود. 

ساعت 4 بعدازظهر است. باید به هتل خود در قاهره برگردیم… 

بازدید از منطقه قدیمی و بازار قاهره

روز چهارم سفر است. تا حدودی ساعت خواب مسافران تنظیم شده. همه با همدیگر دوست و صمیمی شده اند انگار از اعضای یک خانواده اند. امروز برنامه تور بازدید از منطقه قدیمی قاهره ـ مسجدالرفاحی، مسجد سلطان حسن ، مسجد الحسین و منطقه مسیحی نشین قاهره ـ است که به روایتی حضرت مریم و حضرت مسیح در ابتدای زندگی حضرت مسیح در خانه ای در این منطقه زندگی می کردند. برنامه پایانی امروز هم بازدید از بازار قاهره است. 

تیمور راهنمای محلی ما از مسافران تقاضا می کند سوار شوند و راهی اولین منطقه قاهره قدیم، یعنی Coptic Caro یا منطقه مسیحی نشین شویم. این منطقه دارای کلیساهای قدیمی و مهم است. وارد کوچه باریک می شویم که تعداد زیادی از دستفروشان در اطراف کوچه، در غرفه های خود مشغول فروش کتابها و سوغات مصر هستند.

بعد از عبور از کوچه وارد محوطه بسیار زیبایی می شویم که کلیسای کوچکی در آن قرار دارد. از اتاق های کوچکی که به روایتی محل سکونت حضرت مسیح و حضرت مریم بوده و چاه آبی که در محوطه آن بنا وجود دارد، بازدید کرده و به داستانهای متنوع تیمور در رابطه با آن مکان گوش می سپریم. طبق گفته تیمور و مستندات موجود اکثریت مردم مصر قبل از ورود اعراب مسلمان به این منطقه، مسیحی بودند. بعد از تسخیر مصر توسط اعراب، مصریان به دین اسلام گرویدند.به همین دلیل این قسمت از مصر یکی از مناطق مهم برای مسیحیان نیز محسوب می شود. 

پس از بازدید از این منطقه عازم منطقه ای دیگر می شویم که مسجد رفایی در آن قرار دارد. این مسجد در اواخر قرن 19 ساخته شده. پس از دیدار کوتاهی به سمت بازار معروف قاهره حرکت می کنیم. تیمور می گوید بازار قاهره جای چونه زدن است. مسافران و من در نزدیکی بازار پیاده می شویم و دو ساعت وقت آزاد خود را در این بازار شلوغ و پرتردد می گذرانیم. 

در مقابل مسجدی در نزدیکی بازار قرار می گذاریم که بعد از 2 ساعت همگی در آنجا جمع شویم و چون تیمور با ما نیست هر کس به راه خود می رود. من و همسرم آذر هم سری به مغازه های کوچک و قدیمی بازار می زنیم. وارد مغازه نقره فروشی می شویم و به محض ورود با استقبال گرم فروشنده روبرو می شویم. چند نمونه از کارهای نقره ای زیبا برای یادگاری انتخاب کرده و دقایقی بر سر قیمت چانه می زنیم تا نهایتا او راضی به قیمت مناسب می شود.

وارد مغازه دیگر می شویم برای خرید لباس سنتی مصر. چند نمونه را می پسندیم. بالاخره 2 ساعت می گذرد و به محل سوار شدن برمی گردیم. ساعت 4:30 بعدازظهر عازم هتل می شویم تا پس از استراحت کوتاهی به سمت فرودگاه قاهره حرکت کنیم. ساعت 8:30 پرواز به سمت منطقه جنوبی مصر. شهر آسوان مقصد بعدی ماست. حدود ساعت 8 وارد فرودگاه قاهره می شویم و بدون نیاز به صف با توجه به هماهنگی قبلی کارتهای پرواز را دریافت می کنیم. تیمور و بقیه تیم شرکت بارهای ما را تحویل قسمت بار داده و سپس در کافی شاپ منتظر می شویم تا بعد از 30 دقیقه با اعلام تیمور، جهت پرواز راهی شویم. پرواز 90 دقیقه ای توسط خط هوایی مصر انجام می شود. با خوشامدگویی خلیان پرواز آغاز می شود که در حین پرواز ما هم به همراه دوستان خاطرات چند روزه سفر را مرور می کنیم.

ساعت 10:30 شب است. هواپیما در فرودگاه شهر آسوان Aswan به زمین می نشیند. ما با تیمور راهنمای محلی به قسمت بار مراجعه کرده و بعد از گرفتن چمدانها به وسیله اتوبـوس به هتـل زیبـای بـاسما Basma می رویم.

صبح روز پنجم بعد از بیدار شدن از پنجره به بیرون نگاه می کنم. صحرای زیبا در سکوت مطلق است. بنای سفید هتل در این صحرای زیبا تصویر جدیدی در ذهن من نقش می کند. بعد از صرف صبحانه با دوستان، تعدادی برنامه جدید را در آسوان دنبال خواهیم کرد. دیدار از یک روستا که در کناره رود نیل قرار دارد و ساکنانش از تیره سیاهپوستان هستند، به نام نوبین Nubian با مردمان عرب زبان آفریقایی با زندگی کاملا بدوی. برای رفتن به این روستا یک قایق موتوری کوچک که 40ـ30 نفر در آن جای می گیرند کرایه می کنیم. بعد از 20 دقیقه در رود نیل مشغول دیدن پرندگان زیبا و بی نظیر هستیم که ناگهان متوجه شناگران ماهری می شویم که به دنبال قایق می آیند. کودکان 10ـ15 ساله هستند که به هنگام دیدن قایق توریستها به دنبال قایق شنا کرده و با گرفتن کناره قایق و خواندن ترانه های مرتبط به ملیت توریستها از آنها طلب سکه های پول می کنند. گاهی برای این کار پر مخاطره و سخت بیش از 10 دقیقه کنار قایق شنا می کنند. دیدن صحنه های نظیر این انسان را به تفکر وامیدارد که اختلاف طبقاتی در جهان چه زیاد است. بالاخره بعد از 45 دقیقه قایق سواری به منطقه ای صحرایی می رسیم. کاروانی از شترها در کنار رودخانه و در صحرا منتظر هستند. توریستهای زیادی برای سوار شدن به شترها و رفتن به سوی روستای عجیب Nubian منتظر هستند. ما هم از قایق پیاده شده و همه با دادن کمی پول شترهایی برای رفتن به روستا کرایه می کنیم. تجربه جدیدی است: سوار شدن روی شتر در کنار رود نیل! همه چیز برای من جدید است: آدمها، روستای ساده و قدیمی و بازار کوچک روستاییان که مشغول فروش صنایع دستی منطقه هستند. با هدایت تیمور همراه با کاروان شتر به منطقه می رسیم و از شترها پیاده می شویم و به خانه یکی از روستاییان دعوت می شویم تا با نحوه زندگی آنها آشنا شویم. 

همه چیز ساده و قدیمی است. اثری از تکنولوژی نیست. خانواده روستایی 5 فرزند از 3 تا 12 سال دارند. ابتدا مادر خانواده به ما خوش آمد می گویند و سپس پدر خانواده نوشیدنی ها را آماده کرده و به ما تعارف می کند. سپس ما را به دیدن حیوان خانگی خود یعنی یک سوسمار دعوت می کنند. دیدن سوسمار در خانه کمی عجیب به نظر می رسد، عجیب تر آنکه آنها سوسمار را بغل کرده و به ما تعارف می کنند که سوسمار را در آغوش بگیریم. ابتدا کمی ترسناک است ولی به سرعت همسفران علاقمند می شوند که با سوسمار عکس یادگاری بگیرند. بعد از تمام شدن دیدار، دوباره با استفاده از قایق که در نزدیکی روستا به دنبال ما آمده به مرکز شهر آسوان منتقل می شویم. شهر آسوان که در ساحل شرقی رود نیل قرار گرفته از خشکترین شهرهای جهان است. براساس گزارش سازمان هواشناسی آخرین باران در این منطقه مربوط به 7 سال پیش بوده.

دیدار بعدی بازدید از Unfinish Obleisk است. یک تکه سنگ ستونی چهار وجهی است که سر آن به شکل هرم می باشد. مصریان قدیم از این ستون در ابتدای ورودی به معابد اصلی جهت احترام به خدایان خود استفاده می کردند. امروزه از این نوع ستون در بعضی از شهرهای جدید مانند واشنگتن دی سی، بونس آیرس، سن پائلو و … وجود دارد. اما نوع قدیمی آن در شهرهایی مانند استانبول و بابرین و … دیده می شوند. هفته آینده مطالب جالبی در رابطه با نحوه برش ستونهای سنگی توسط مصریان قدیم خواهیم گفت.

ساعت 12:30 دقیقه است. تیمور راهنمای محلی به ما می گوید سریعا به هتل برگردیم و اتاقهایمان را تحویل دهیم چون امروز روزی است که باید ادامه سفر را با کشتی انجام دهیم. بعد از رسیدن به هتل و جمع آوری وسایل و تحویل اتاقها، دوباره سوار اتوبوس شده و به سمت ایستگاه کشتی ها می رویم. بیش از 15 کشتی در آن محوطه است. با راهنمایی تیمور وارد کشتی تور می شویم که Miss Stephanie نام دارد، و اتاقها را تحویل می گیریم. ساعت حدود 1:30 بعدازظهر است. نهار را باید در کشتی صرف کنیم و سپس به منطقه ای که دارای  Unfinished obelisk است برویم. بعد از حدود 10 دقیقه به این منطقه می رسیم. Obelisk ستون سنگی یک تکه ای است که سر آن به شکل هرم و بدنه آن مکعب مستطیل است. گاهی ارتفاع آنها به حدود 25 متر و وزن آنها به 300ـ400 تن می رسد. داستان بریدن این گونه تکه سنگها در حدود 5000 سال پیش دیدنی است. تیمور می گوید که آنها ابتدا یک شیار بسیار ظریف به عمق کم در بدنه سنگهای بزرگ یک تکه ایجاد می کردند و سپس با پر کردن این شیار به وسیله چوب و ریختن آب سبب انبساط چوب شده و قطر و شیار را افزایش می دادند. سپس اینکار را به تکرار گـاهی بـه مدت 30 تا 40 سال ادامه می دادند تا بتوانند تکه سنگ را برش دهند. 

Unfinished obelisk که در منطقه Aswan قرار دارد شاهدی بر چگونگی انجام این برش می باشد ولی ظاهرا آنها نتوانسته بودند که این Obelisk بخصوص را جدا کنند و بدین علت آن را Obelisk ناتمام می گویند. 

بعد از این دیدار نوبت بازدید از سد معروف Aswan می رسد. سد آسوان از نقطه نظر محیطی ـ سیاسی و تولید برق حائز اهمیت است. قبل از ایجاد سد روی رود نیل هر ساله در پایان تابستان، سیلابهای جاری شده باعث شستشوی خاکهای کشاورزی اطراف رود نیل شده و این امر باعث کم شدن باروری این زمینها میشده بدین منظور در زمان انگلیسی ها که در آن منطقه بودند اولین سد آسوان Aswan Low Dam در سال 1902 ساخته شد. اما این سد به حد کافی پاسخگوی منطقه نبود پس در سال 1954 ساخت سد بزرگتری به نام Aswan High Dam شروع شد که در آن زمان آمریکا و روسیه به جهت نزدیک تر شدن به مصر، پیشنهاد وام 270 میلیون دلاری را به رئیس جمهور وقت جمال عبدالناصر دادند. عبدالناصر از سیاستمداران Pan Arab بود که سعی داشت با همه به نفع کشور خود معامله کند. بهر حال بعد از مسائل متعدد سیاسی که در آن زمان رخ داد مصر برای تامین بودجه لازم با مشکل روبرو شد، که در آن زمان عبدالناصر کانال معروف سوئز Suez Canel را ملی اعلام کرده و درآمد آن را صرف تکمیل پروژه سد آسوان نمود. بالاخره بعد از تلاشهای بسیار عبدالناصر با جمع آوری کمک و وامهای متعدد این سد را در ماه ژوئن 1970 تکمیل کرد و دریاچه ایجاد شده پشت این سد به پاس کوششهای رئیس جمهور وقت مصر به نام وی یعنی دریاچه ناصر نامگذاری شد.

بعد از بازدید از این سد و شنیدن داستانهای تاریخی در این رابطه به سمت عطرسازی محلی «حسین» روانه می شویم. به محض ورود به کارگاه عطرسازی با چهره مهربان صاحب آنجا یعنی حسین روبرو می شویم. مرد بلند قدی که با لهجه بسیار خوب انگلیسی صحبت می کند. او ضمن خوش آمدگویی اشاره ای به نحوه تهیه اسانسهای طبیعی از گلهای مختلف می کند. و ضمن صحبت درباره تاثیر بوی عطرهای مختلف بر روحیه انسان به معرفی اسانس هایی می پردازد که کارخانه های معروف چون Dior, Gucci, Armani, Tiffany و غیره برای تهیه عطرها از آنها استفاده می کنند. ما نیز بعد از شنیدن حرفهای این مرد 50 ساله عرب، برای یادگاری تعدادی از اسانسهای خوشبو را می خریم. حدود ساعت 7 بعدازظهر است. روز بسیار زیبایی سپری شده و ما هم با کوله باری از خاطرات شیرین به سمت کشتی خود که از امشب تا سه شب آینده در آن خواهیم بود روانه می شویم.

روز پنجم سفر را با همه دیدنی های اسوان پشت سر گذاشتیم. ساعت 6:3 بعدازظهر است، افراد تور در کابین های راحت که مانند اتاق هتل دارای امکانات رفاهی مناسب است استراحت کوتاهی می کنند و برای برنامه شام در کروز آماده می شوند. بعد از ورود به رستوران کشتی متوجه می شویم که ظاهرا برنامه های متنوع از طرف مدیریت کشتی برای مهمانان در نظر گرفته شده. ابتدا موزیک محلی جنوب مصر که شباهت زیادی به آهنگهای بندری دارد و سپس رقص های متنوع. بعد از سپری کردن یک عصر زیبا و متنوع به کابینهای خود رفته و استراحت می کنیم. 

صبح روز ششم سفر، ساعت 7 بامداد از خواب بیدار می شوم، منظره زیبای خورشید، صحرا و رود زیبای نیل همه چیز را رویایی کرده. به محل رستوران می رویم و بعد از صرف صبحانه عازم دیدن معبد معروف Komombo می شویم. معبد Komombo یک معبد منحصر به فرد می باشد که در آن مراکز دوباره طراحی و ساخته شده، دو ورودیه مشابه در اتاق انتظار در محوطه درگاه قرار دارد. علت این امر آن است که این بنا به دو خدای باستانی مصر یعنی God Sobek خدای کرکدیل و God Hathor خدای زیبای مهر و محبت و باروری تقدیم شده است. 

این بناها در حدود 2200 سال پیش ساخته شده. این بناها بعد از تسخیر مصر توسط اسکندر مقدونی تحت تاثیر معماری یونان و رم باستان قرار گرفته. لازم به ذکر است که به علت کثرت وجود کروکدیل در این منطقه مردمان آن زمان خدایی را برای خود ساخته بودند که بدن انسان و سر کروکدیل دارد و تصور می کردند با اعتقاد داشتن به این خدا در امان خواهند بود. در این معبد حدود 300 مومیایی بدن کروکدیل یافت شده که تعدادی از آنها برای نمایش گذاشته شده است.

بعد از دیدن این بنای قدیمی به سمت کروز رفته و بعد از 4 ساعت توقف در کشتی به سمت بنای معروف دیگر به نام Edfu روانه می شویم. این بنا نیز در دوران حاکمیت رومی ها در مصر حدود 2300 سال پیش ساخته شد. دیوارهای بسیار بلند و مجسمه حک شده بر روی این دیوارها همه جزو زیبایی های این معبد قدیمی که در کنار رود نیل بنا شده است می باشد. 

حدود ساعت 5 بعدازظهر به کشتی بازمی گردیم. برنامه تفریحی شب در کروز برنامه مهمانی ویژه Galabeya Party می باشد.Galabeya به لباسهای محلی عربی گفته می شود. قرار بر آن است که افراد کروز با پوشیدن لباسهای محلی هنگام شام حضور یابند و به بهترین لباس جایزه داده می شود. ما هم برای خرید لباسهای مخصوص که در فروشگاه داخل کشتی عرضه می شود اقدام می کنیم و مدلهای خوب را با قیمت مناسب تهیه می کنیم. ساعت 8 شب وارد رستوران که می شویم همه عوض شده اند. همسفران لباسهای عربی زیبا بر تن دارند و با هم گفتگو و خوش گذرانی می کنند. آری چه زیباست که لحظات شیرین و به یاد ماندنی را برای خود خلق کنیم. 

وقتی به آن روزها فکر می کنم بسیار خوشحال می شوم چون در طی آن چند روز نه تنها خیلی چیزها از دیدنی های جالب و در رابطه با تمدن و تاریخ مصر یاد گرفتیم بلکه لحظات شاد و خوشی هم با بقیه همسفران داشتیم.

صبح روز هفتم ساعت 7:30 از خواب بیدار می شوم. به منظره جدید که از پنجره اتاق کروز مشاهده می شود خیره می شوم. مجموعه ای از آثار تاریخی در کنار رود نیل ـ اما تیمور، راهنمای محلی به ما گفته که ساعت 9 صبح برای دیدن یک بنای معروف بنام ESNA به بیرون از کروز خواهیم رفت. بعد از نگاه به ساعت متوجه می شوم که باید هر چه سریعتر به رستوران کروز بروم و بعد از صبحانه به همراهان تور یادآوری کنم که ساعت 9 در آنجا جمع شوند. 

بالاخره ساعت 9 همه به لابی کروز آمده اند. عکسهایی که عکاس کروز شب قبل در مهمانی ویژه گرفته نظر همه را به خود جلب می کند. با اینکه هزینه هر عکس 5 دلار است همه مسافران شروع به چانه زنی کرده و برای هر عکس 2.5 دلار می پردازند. تیمور اشاره می کند که سریعا باید از کشتی پیاده شویم و به سمت مرکز ESNA حرکت کنیم. 

در میان راه دست فروشان مشغول فروش لباسهای سنتی و صنایع دستی مربوط به مصر هستند. ESNA در 55 کیلومتری جنوب Luxor ساحل غربی نیل قرار گرفته که در آن به دو خدای معروف مصر باستان، خدای جنگ و شکار Nerth که به شکل یک زن مصر باستان و دارای یک وسیله شکار دو شاخه است و معادل یونانی آن خدای Pallas-Athene می باشد. دیگری خدای مصری که در منطقه ESNA مورد پرستش قرار می گرفت بنام Khnum که معروف به خدای منبع رود نیل است. علت وجود این خدا به داستانی برمی گردد که براساس آن به هنگام طغیان رود نیل آبرفت هایی که در کناره های رود آورده می شد به عنوان ماده اصلی تشکیل جنین تصور می شده که از اینگونه مواد ساخته شده است. بدین علت Khnum را خدای آب و خالق اسم نهادند. 

داستانهای جالب راهنمای محلی و دیدار از ایـن بنـای تاریخـی حدود 2 ساعت طول می کشد و ما دوباره با کشتی کـروز خود برمی گردیم و به سمت Luxor حرکت می کنیم. حدود ساعت 6 بعدازظهر است که شاهد یکی از زیباترین غروبهای عمر خود ـ روی رود نیل ـ هستم، رنگ سرخآبی آسمان و منظره صحرای کنار رود نیل همه و همه چیزی است که یک خاطره خوش را در ذهن من ایجاد می کند. 

در ساعت 7:30 عصر برنامه جالب دیگر ـ درشکه سواری ـ در شهر زیبای Luxor که بدین ترتیب تیمور 5 درشکه اسبی را از قبل آماده کرده است. سوار بر درشکه شده و در محله های قدیمی و فقیر شهر به بطن زندگی عادی مردم شهر می رویم؛ دیدن مردمان مختلف و نگاههای آنها، همه و همه لحظات جدیدی در ماه عسل سفر رویایی ما به مصر هستند.

انتشار: 4 آذر 1400 بروزرسانی: 4 آذر 1400 گردآورنده: bestcanadatours.com شناسه مطلب: 813

به "سفرنامه مصر، سرزمین افسانه ها و اهرام ثلاثه" امتیاز دهید

9 کاربر به "سفرنامه مصر، سرزمین افسانه ها و اهرام ثلاثه" امتیاز داده اند | 4.7 از 5
امتیاز شما:

دیدگاه های مرتبط با "سفرنامه مصر، سرزمین افسانه ها و اهرام ثلاثه"

1 دیدگاه

Soraya 28 آبان 1401

سلام خیلی عالی توضیح دادین و بسیار مفید بود. کاش عکسهای بیشتری از مردم عادی بازارها میگذاشتین .همچنین در مورد غذاها بیشتر توضیح میدادین که ایا مورد طبع ما ایرانیها هست ؟ در مورد بهداشت و غیره
ایا شماره تلفن تیمور رو میشه بفرستین

پاسخ به Soraya
* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید